ما داغها دیده ایم
ما غصه ها خورده ایم
ما گریه ها کرده ایم
ما ضجه ها زده ایم
اما
اما نشکسته ایم!
شیعه دیده است که سر امام معصومش روی نی، منزل به منزل رفته است…
شیعه دیده است که بدن امام معصومش را جلوی چشم خواهرش، تکه تکه کرده اند
شیعه دیده است که بدن شاهزاده را جلوی چشم پدر شرحه شرحه کرده اند …
شیعه داغها دیده است …داغها شنیده است …
اما نشکسته است!
ما صبر را از زینب کبری آموخته ایم…
همو که سر برادرش را جلوی او گذاشته اند تا تحقیرش کنند … خردش کنند ولی با چشمانی گریان ولی ایستاده و با هیبت می فرماید:
“ما رأیت الا جمیلا”
من غیر از زیبایی اینجا چیزی نمی بینم … به خدا سوگند! هرگز نور ما را نمیتوانید خاموش کنید …
نور خدا خاموش شدنی نیست…
این شهادتها و این خبرها برای ما تازه گی ندارد …
ما باور داریم که کل ارض کربلاست و کل یوم عاشورا …
ما در مکتب حسین علیه السلام
عاشق شهادت میشویم و در این راستا جز زیبایی نمیبینیم، اما این بدان معنا نیست که این داغها برای ما سنگین نیست..
داغ تو برایمان سنگین است، شهید عزیز! خیلی هم سنگین است😭
در ایران مجلس ترحیم و سوگواری برای فوت بستگان، معمولا در روز سوم، شب هفت، شب چهل، و شب سال بر پا می شود، ولی در بعضی از مناطق از جمله روستای مزار تفاوت هایی در این مراسم ها وجود دارد. ادامه مطلب …
▪️«امشب، عاشورای امام حسین است؛ آمده ایم که به تکلیف خودمان عمل کنیم، هر کسی ذره ای در دلش شکی وجود داره، ترس داره، منتظر داره، دلش جایی گیره، یا علی مدد! … فانوس ها را خاموش کنید!»
سلام آقای مهربونم … تولدت مبارک!? راستش همیشه خیال می کردم ما ایرونی ها، رومون به امام رضا علیه السلام باز شده و خودمونی با آقا صحبت میکنیم … اما دیدم نه! اینقد لطف و عنایتش رو بی منّت و بی حد و حصر برای همگان داره که از همه دلبری کرده و همه باهاش خودمونی شدن … ادامه مطلب …
همه مون داستان بخشیدن افطاری توسط امیرالمومنین و حضرت زهرا در سه شب متوالی به مسکین و فقیر و اسیر رو شنیدیم،
در نقل مشهور آمده است:
امام حسن و حسین(علیهم السلام) به شدت مریض شدند، به گونهاى که همه اصحاب پیامبر از آنان عیادت کردند. مولا علی علیه السلام نذر میکند که اگر خداوند فرزندانش را شفا دهد، سه روز روزه بگیرد، حضرت فاطمه و حسنین نیز که نذر پدر را شنیدند، همین نذر کردند.
خداوند آنها را شفا داد، و آنان برای ادای نذرشان سه روز را روزه گرفتند. روز اول هنگام افطار مقدار نانی را که برای افطاری تهیه کرده بودند، به فقیری که در خانه را زد و تقاضای غذا کرد، دادند، روز دوم به یتیم و روز سوم به اسیر و به این ترتیب سه روز را فقط با آب روزه گرفتند که این آیات «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً» نازل شد.
در این هیاهوی تبلیغات انتخاباتی، اتفاقی افتاد تا یادمان نرود مردان واقعی مردانی هستند که امنیت را برای ما تأمین میکنند … روحت شاد سرباز وطن?
چقدر نوشتن برا تو سخت است… وقتی بغض ها با دیدن تصویرتان می گیرد و راه کلام را می بندد… و واژه ها چقد حقیرند برای گفتن از شما …. ما باید هنوز از خودمان و خودخواهی ها و منیت های خودمان بگوییم و به سر و کله هم بزنیم … ما کجا و نوشتن از شما کجا! … .
سرباز عزیز !
نمی دانم باید از شهادتت خوشحال بود یا ناراحت؟! چرا که نمی دانم برایت از فعل «رفتن» استفاده کنم یا از فعل «رسیدن»؟! … اما حدس می زنم شاید مادرت بیش از اینکه از «رفتنت» ناراحت باشد از «رسیدنت» خوشحال است… البته این را آهسته بگویم: تو اولین بار بود که شهید می شدی! اما مادرت از لحظه ای که شنیده بود باید در لب مرز خدمت کنی، هر شب شهید شد! … شاید او امشب آرام بخوابد! … .
سرباز عزیز!
حالمان خوب نیست … واژه ای هم ندارم تا تو را بستایند … اما این را بدان که تو فراموش شدنی نیستی حتی اگه در تلویزیون، هیچ وقت و زمانی را به تو اختصاص ندهند! … ادامه مطلب …
هر وقت به مناسبت چشمم به این بخش از عهدنامه امام علی علیه السلام خطاب به مالک اشتر میخوره، غرق در لذت میشم:
ای مالک! بدان همه انسان ها مسلمان نیستند؛ اگر مسلمان هستند که برادر دینی تو هستند و اگر کافرند، بالاخره بشر که هستند! آنها دارای حقوقی هستند که باید رعایت شود… با مردم مهربان باش!
داغ روی داغ … زخم روی زخم…
/در دلنوشته /توسط سید هاشم شوقی«ما شیعه علی بن ابیطالب هستیم»
ما داغها دیده ایم
ما غصه ها خورده ایم
ما گریه ها کرده ایم
ما ضجه ها زده ایم
اما
اما نشکسته ایم!
شیعه دیده است که سر امام معصومش روی نی، منزل به منزل رفته است…
شیعه دیده است که بدن امام معصومش را جلوی چشم خواهرش، تکه تکه کرده اند
شیعه دیده است که بدن شاهزاده را جلوی چشم پدر شرحه شرحه کرده اند …
شیعه داغها دیده است …داغها شنیده است …
اما نشکسته است!
ما صبر را از زینب کبری آموخته ایم…
همو که سر برادرش را جلوی او گذاشته اند تا تحقیرش کنند … خردش کنند ولی با چشمانی گریان ولی ایستاده و با هیبت می فرماید:
“ما رأیت الا جمیلا”
من غیر از زیبایی اینجا چیزی نمی بینم … به خدا سوگند! هرگز نور ما را نمیتوانید خاموش کنید …
نور خدا خاموش شدنی نیست…
این شهادتها و این خبرها برای ما تازه گی ندارد …
ما باور داریم که کل ارض کربلاست و کل یوم عاشورا …
ما در مکتب حسین علیه السلام
عاشق شهادت میشویم و در این راستا جز زیبایی نمیبینیم، اما این بدان معنا نیست که این داغها برای ما سنگین نیست..
داغ تو برایمان سنگین است، شهید عزیز! خیلی هم سنگین است😭
#سید_جاوید
#نور_خدا_خاموش_شدنی_نیست
#دلنوشته
گریه! زبانی برای سخن گفتن به رمز و راز!
/در یادها و خاطره ها /توسط سید هاشم شوقی… گریه! زبانی برای سخن گفتن به رمز و راز! آمیزه ای از سکوت و سخن! اجمال و تفصیل! استعاره و اشاره! در دردناک ترین و نا امیدترین لحظات!…
ادامه مطلب …
تا در مسیر هستیم، شانس رسیدن هست!
/در آینه, دستهبندی نشده /توسط سید هاشم شوقیاِبنِهُشام!
دوست میخوای؟ رفیقِ شفیق میخوای؟
فقط ما!
جُز با ما با کسی رفاقت نکن! به کسی دل نبند!
همه تو رو رها میکنند؛
ولی ما اهلِبیت از شما غافل نیستیم! در هیچ حالتی! حتی در قبر و حَشر!
اینو امام صادق علیه السلام فرمودند!
ادامه مطلب …
مزار؛ مراسم چهار جمعه به جای چهلم!
/در گاه نوشت, یادها و خاطره ها /توسط سید هاشم شوقیدر ایران مجلس ترحیم و سوگواری برای فوت بستگان، معمولا در روز سوم، شب هفت، شب چهل، و شب سال بر پا می شود، ولی در بعضی از مناطق از جمله روستای مزار تفاوت هایی در این مراسم ها وجود دارد. ادامه مطلب …
کربلا یعنی کربلای ۴
/در دستهبندی نشده, دلنوشته, یادها و خاطره ها /توسط سید هاشم شوقی▪️«امشب، عاشورای امام حسین است؛ آمده ایم که به تکلیف خودمان عمل کنیم، هر کسی ذره ای در دلش شکی وجود داره، ترس داره، منتظر داره، دلش جایی گیره، یا علی مدد! … فانوس ها را خاموش کنید!»
ادامه مطلب …سلام حضرت عشق!
/در دستهبندی نشده, دلنوشته, متن ادبی /توسط سید هاشم شوقیسلام آقای مهربونم … تولدت مبارک!? راستش همیشه خیال می کردم ما ایرونی ها، رومون به امام رضا علیه السلام باز شده و خودمونی با آقا صحبت میکنیم … اما دیدم نه! اینقد لطف و عنایتش رو بی منّت و بی حد و حصر برای همگان داره که از همه دلبری کرده و همه باهاش خودمونی شدن … ادامه مطلب …
در زندگی هامون، به بخشیدن های بی منت عادت کنیم
/در دلنوشته, متن ادبی /توسط سید هاشم شوقیهمه مون داستان بخشیدن افطاری توسط امیرالمومنین و حضرت زهرا در سه شب متوالی به مسکین و فقیر و اسیر رو شنیدیم،
در نقل مشهور آمده است:
امام حسن و حسین(علیهم السلام) به شدت مریض شدند، به گونهاى که همه اصحاب پیامبر از آنان عیادت کردند. مولا علی علیه السلام نذر میکند که اگر خداوند فرزندانش را شفا دهد، سه روز روزه بگیرد، حضرت فاطمه و حسنین نیز که نذر پدر را شنیدند، همین نذر کردند.
خداوند آنها را شفا داد، و آنان برای ادای نذرشان سه روز را روزه گرفتند. روز اول هنگام افطار مقدار نانی را که برای افطاری تهیه کرده بودند، به فقیری که در خانه را زد و تقاضای غذا کرد، دادند، روز دوم به یتیم و روز سوم به اسیر و به این ترتیب سه روز را فقط با آب روزه گرفتند که این آیات «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً» نازل شد.
اما یه نکته خیلی جالب ادامه مطلب …
سرباز وطن؛ تو فراموش شدنی نیستی!
/در متن ادبی /توسط سید هاشم شوقیدر این هیاهوی تبلیغات انتخاباتی، اتفاقی افتاد تا یادمان نرود مردان واقعی مردانی هستند که امنیت را برای ما تأمین میکنند … روحت شاد سرباز وطن?
چقدر نوشتن برا تو سخت است… وقتی بغض ها با دیدن تصویرتان می گیرد و راه کلام را می بندد… و واژه ها چقد حقیرند برای گفتن از شما …. ما باید هنوز از خودمان و خودخواهی ها و منیت های خودمان بگوییم و به سر و کله هم بزنیم … ما کجا و نوشتن از شما کجا! … .
سرباز عزیز !
نمی دانم باید از شهادتت خوشحال بود یا ناراحت؟! چرا که نمی دانم برایت از فعل «رفتن» استفاده کنم یا از فعل «رسیدن»؟! … اما حدس می زنم شاید مادرت بیش از اینکه از «رفتنت» ناراحت باشد از «رسیدنت» خوشحال است… البته این را آهسته بگویم: تو اولین بار بود که شهید می شدی! اما مادرت از لحظه ای که شنیده بود باید در لب مرز خدمت کنی، هر شب شهید شد! … شاید او امشب آرام بخوابد! … .
سرباز عزیز!
حالمان خوب نیست … واژه ای هم ندارم تا تو را بستایند … اما این را بدان که تو فراموش شدنی نیستی حتی اگه در تلویزیون، هیچ وقت و زمانی را به تو اختصاص ندهند! … ادامه مطلب …
امام علی علیه السلام: حقوق انسان کافر هم باید رعایت شود…
/در متن ادبی /توسط سید هاشم شوقیهر وقت به مناسبت چشمم به این بخش از عهدنامه امام علی علیه السلام خطاب به مالک اشتر میخوره، غرق در لذت میشم:
ادامه مطلب …
زندگی زیباست؛ زیبایی را باید تکرار کرد…
/در متن ادبی /توسط سید هاشم شوقیما معمولا زندگی هامون رو یا در حسرت از گذشته و نق زدن ها سر میکنیم، یا در آرزو و آمال ها آینده ای نامعلوم…
ادامه مطلب …